Web Analytics Made Easy - Statcounter

داندانپزشک‌شان با تیغ و سیم خاردار دندان بچه‌ها را عصب‌کشی می‌کرد. طوری که می‌گفت: سیم خاردار را داغ می‌کرد تا سرخ شود، بعد فرو می‌کرد توی لثه و سوراخ دندان بچه‌ها.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - کتاب «پایی که جاماند» خاطرات روزانه جانباز آزاده، سید ناصر حسینی پور از زندان های مخوف رژیم بعث عراق است که با استقبال مخاطبان روبرو شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آنچه می خوانید، بخشی از این کتاب است...

امروز یکی از بچه‌های اردوگاه ۱۳ را آوردند. رضا نام داشت و از بچه‌های لشگر ۲۵ کربلا بود. عراقی‌ها به جرم بسیجی بودن، تاید به خوردش داده بودند. اسهال خونی گرفته بود. مشکل تنفسی داشت. ریه‌هایش عفونت کرده بود، زیاد سرفه می‌کرد و از درد قفسه‌ی سینه و تولید خلط و سر درد می‌نالید. رضا می‌گفت: در عملیات فاو که اسیر شدم بعثی‌ها مرا از آیفای در حال حرکت، نرسیده به یک پادگان نظامی در حومه‌ی بصره پرت کردند. به همین خاطر، کتفش شکسته بود و مهره‌های کمرش آسیب دیده بود. ساعت‌ها بعد در پادگان نظامیِ جبیله‌ی بصره به‌هوش آمده بود. می‌گفت: اردوگاه ما بهتر از بیمارستان تکریت است. گویا در اردوگاه‌شان دندانپزشک داشتند. داندانپزشک‌شان با تیغ و سیم خاردار دندان بچه‌ها را عصب‌کشی می‌کرد. طوری که می‌گفت: سیم خاردار را داغ می‌کرد تا سرخ شود، بعد فرو می‌کرد توی لثه و سوراخ دندان بچه‌ها. یکی دونفر از بچه‌های اردوگاه‌شان کار جراحی عمومی انجام می‌دادند. با سنجاق قفلی ترکش‌های ریز و درشت را از دست و پای کسانی که ترکش در بدنشان جا خوش کرده بود، در می‌آوردند.


یکی از نگهبان‌های اردوگاه‌شان از او خواسته بود به مناسبت جشن تولد صدام، برقصد. رضا قبول نکرده بود. دیگر اسیر همراهش درجه‌دار و از پرسنل لشگر ۷۷ خراسان بود. هر دو گوشش عفونت کرده بود. دچار اختلال شنوایی شده و از خارش و سوزش گوش و ناراحتی میگرن می‌نالید. در عملیات نصر شش که رزمندگان ارتفاعات ۶۲۰ معروف به تپه‌ی سیدالشهدا را آزاد کردند، از شکم مجروح شده بود. به خاطر موج انفجار گلوله‌ی کاتیوشا یک گوشش نمی‌شنید. پیراهن ارتشی او چند وصله داشت. هنوز یونیفورم زرد رنگ اسرای جنگی را به او نداده بودند. یکی از مجروحین دشداشه‌اش را به او داد. بعدازظهر دکتر وسام عبدالرحمن عزت، برای معاینه وارد آسایشگاه شد. او بر خلاف دکتر جمال آدم با وجدان، متین و مؤدبی بود. دکتر وصام به اسیری که در بیگاری زخمی شده بود گفت: مطابق کنوانسیون ژنو کسی نمی‌تونه از اسیر جنگی مثل برده کار بکشه! دکتر وسام از روی دلسوزی این حرف‌ها را می‌زد. یکی از اسرا به دکتر گفت: از همان اوایل جنگ، عراقی‌ها کنوانسیون ژنو رو رعایت نمی‌کردند. اونا اسیران پاسدار و بسیجی رو تابع مقررات بین‌المللی اسیران جنگی نمی‌دونستن، به همین خاطر، صدام دستور داده بود اسرای سپاهی و بسیجی رو دسته‌جمعی اعدام کنن! تعدادی از اسرای آسایشگاه در بیگاری زخمی شده بودند و خون بدن‌شان دیر بند می‌آمد. دکتر وصام گفت: به خاطر سوء تغذیه و کمبود هموگلوبین، خون بدن‌تون دیر بند می‌آد و زخم‌هاتون دیر خوب می‌شه. دکتر وصام ادامه داد: به خاطر کمبود پروتئین، بیشتر اسرای ایرانی به بیماری اسکوربوت مبتلا هستن. بچه‌ها پرسیدند: دکتر! باید چه‌کار کنیم؟ دکتر گفت: باید غذای پروتئین‌دار بخورید، البته تو عراق چنین غذایی رو به اسیر جنگی نمی‌دن. خیلی از بچه‌ها به بیماری زخم زبان دچار بودند. این بیماری از کمبود ویتامین و مخصوصاً خوردن زیاد بادمجان به وجود می‌آمد.

آخرهای شب یک‌شنبه ۱۴ آبان ۱۳۶۸ بود، سرباز عراقی که لیسانس وظیفه و اهل استان کرکوک عراق بود، وارد آسایشگاه‌مان شد. عبدالمنعم نام داشت. خودش به دکتر وسام گفته بود پرستاران به اسرای ایرانی داروهای فاسد که تاریخ مصرف‌شان گذشته، می‌دهند. عبدالمنعم گفت: همه‌ی کسانی که به نحوی با حزب بعث مخالفند تو عراق زندگی فلاکت‌باری دارند. فکر می‌کردم می‌خواهد دلمان را خالی کند و از بچه‌ها حرف بکشد، حسین مروانی گفت: این آدم با ما صداقت داره. از شهادت آقازاده‌های آیت‌الله حکیم ابراز ناراحتی می‌کنه. او جریان دو نفر از چهره‌های معروف شهرِ تکریت به نام‌های دکتر حسین‌الجبوری استاد دانشگاه و سرهنگ عادل‌الجبوری یکی از فرماندهان گارد ریاست جمهوری را برایمان تعریف کرد و گفت: این دو نفر هم‌شهری صدام بودند. در کردستان توسط عوامل سازمان اطلاعات و امنیت عراق "امن العام" با سَمِ کشنده‌ی تالیوم مسموم شدند. هر دوتاشون از سوریه خودشون رو به انگلستان رسوندند و تحت درمان قرار گرفتند. عبدالمنعم گفت: اونایی که لقب تکریتی رو یدک می‌کشن، تو عراق جولان می‌دن. تکریتی‌ها خیال می‌کنن چون هم‌شهری صدامند، از نژاد برترند، درست مثل اسرائیلی‌ها ... صدام به خاطر پیشروی شما ایرانی‌ها در شلمچه و عقب‌نشینی نیروهای عراقی، تو یک روز ۴۹ افسر عالی‌رتبه رو به جوخه‌ی اعدام سپرد.

دو روز بعد با اجازه‌ی دکتر قادر ترخیص‌مان کردند. همراه سه اسیر دیگر دست‌هایمان را بستند و سوار ماشین کردند. باور نمی‌کردم روزی با دست‌های بسته و یک پای قطع شده خیابان‌های تکریت زادگاه صدام را ببینم. احساس غربت داشتم. با خودم گفتم: اگر الان ما را توی یکی از این خیابان‌ها تحویل هم‌شهری‌های صدام بدهند، مردم تکریت تکه‌تکه‌مان خواهند کرد. ماشین در پمپ بنزین خروجی تکریت توقف کرد. دو دژبان مسلح مراقب‌مان بود. مردم عادی که در پمپ بنزین مشغول سوخت‌گیری اتومبیل‌هایشان بودند، وقتی فهمیدند اسیر ایرانی هستیم، به تماشا آمدند. بعضی از جوانان ماجراجو دیگران را صدا زدند و با گفتن: مجوس ... الاسرای الایرانی ... حرس خمینی دیگران را برای تماشای ما فرا می‌خواندند.

فردی که مسئول جایگاه سوخت بود، کارش را رها کرده بود و به دیدن‌مان آمده بود. برخورد تکریتی‌ها با ما چهار نفر کینه توزانه بود. بعضی‌هاشان زیاد فحش و ناسزا می‌دادند. دژبان‌ها به مردم تذکر می‌دادند نزدیک نشوند و متفرق شوند. چنان محو تماشای ما بودند که احساس کردم اولین بارشان بود ایرانی می‌بینند. خیلی از فحش‌هاشان را متوجه می‌شدم. بعضی‌ها فحش‌های رکیک می‌دادند. دو، سه نفرشان با پرتاب گوجه‌فرنگی و لنگ کفش کینه‌شان را بروز دادند. سوخت‌گیری تمام شد. ماشین در حال خارج‌شدن از پمپ بنزین بود؛ پیرزن عربی که عقب یک تویوتای سبز رنگ مدل قدیمیِ رنگ و رورفته‌ای بود، لنگ دمپایی‌اش را به طرف‌مان پرت کرد. دمپایی به شانه‌ام خورد و توی ماشین کنارم افتاد. می‌گویند: عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد. دمپایی پیرزن عرب، لنگ چپ بود و من پای راستم قطع بود. مدتی بود لنگ دمپایی‌ام از چند جا پاره و فرسوده بود. این کار او را لطف خدا دانستم. شکر کردم که بالاخره در این گیر و دار پمپ بنزین، صاحب یک لنگ دمپایی آن هم پای چپ شدم! از بین همه‌ی کسانی که به طرفم گوجه و لنگ کفش، پرت کردند، پیرزن عربی که لنگ دمپایی‌اش نصیبم شد را بخشیدم!

¹. برزان تکریتی برادر ناتنی صدام ریاست این سازمان را برعهده داشت. صدام برای این که جنایات و اسرارش مخفی بماند، از نزدیکان خود برای ریاست این سازمان استفاده می‌کرد. این سازمان وظایف جاسوسی و ضدجاسوسی را در ارتش بر عهده داشت، یکی از وظایف این سازمان خنثی کردن کودتاهای احتمالی از طریق عملیات شنود و تعقیب و مراقبت بود.

². مردم بعضی شهرهای شمال عراق مانند تکریت و موصل از دیرباز بعثی‌نشین و دارای تفکرات تکفیری هستند. کما این که وقتی داعش به عراق حمله کرد، این شهرها بدون هیچ مقاومتی تسلیم داعش شدند. پس نباید اخلاق چنین مردمی را به کل مردم عراق خصوصاً مردم شریف مرکز و جنوب عراق که عاشق ایران و محب اهل‌بیت علیهم‌السلام هستند تعمیم داد.


◀️ ادامه دارد . . .

منبع: مشرق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۰۹۷۵۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

از استخر‌های بزاق تا وجود میلیون‌ها باکتری در دهان

ما مدام از دهانمان استفاده می‌کنیم. صحبت می‌کنیم، می‌جویم، قورت می‌دهیم، لبخند می‌زنیم، پوزخند می‌زنیم، زبانمان را بیرون می‌آوریم و…!

همچنین فرآیند هضم غذا از دهان شما شروع می‌شود، زیرا دهان درست در ابتدای دستگاه گوارش قرار دارد.

بنابراین، چند حقیقت عجیب و شگفت انگیز در مورد دهان را مورد بحث قرار داده‌ایم.

شما خیلی بیشتر از آنچه که فکر می‌کنید، بزاق تولید می‌کنید

بزاق از غدد موجود در دهان شما تولید می‌شود و حتی فکر کردن به غذا و بوییدن یا دیدن آن می‌تواند برای جاری شدن آب دهان شما کافی باشد!

بزاق به مرطوب نگه داشتن دهان کمک کرده و باعث محافظت از لثه‌ها و دندان‌ها می‌شود و مواد زائد را از دهان پاک می‌کند.

بزاق همچنین در پروسه هضم غذا نقش دارد؛ زیرا حاوی آنزیم آمیلاز است که به تجزیه کربوهیدرات‌ها کمک می‌کند.

شما به طور متوسط تقریباً ۰.۵ میلی لیتر در دقیقه یا ۷۲۰ میلی لیتر در روز بزاق تولید می‌کنید.

اگر این مقدار را در ۸۰ سال ضرب کنیم، ما حدود ۲۱ هزار لیتر بزاق در طول عمرمان تولید می‌کنیم که برای حدود ۲۶۰ حمام کافی است.

برخی از افراد بزاق بیشتری تولید می‌کنند، به اندازه‌ای که دو استخر شنا را پر کنند!

دندان‌های شما منحصر به فرد هستند

قسمت‌های مختلفی از بدن وجود دارند که برای هر یک از ما منحصر به فرد هستند.

اثر انگشت، عنبیه (قسمت رنگی چشم) و دندان‌های شما خاص هستند و تنها یکی از آن در دنیا وجود دارد.

هیچ کس دیگری دندان‌هایی دقیقاً مشابه شما ندارد و به همین دلیل است که سوابق دندانپزشکی اغلب در پزشکی قانونی برای کمک به حل جرایم استفاده می‌شوند.

ما هزاران سال است که مسواک می‌زنیم

مسواک زدن و بهداشت دهان و دندان، بخشی از تاریخ بشر از زمان بابلیان و مصریان باستان بوده است.

مورخان دریافته‌اند که انسان‌ها در گذشته از شاخه‌های فرسوده برای مسواک زدن دندان‌های خود استفاده می‌کردند.

همچنین چینی‌ها در قرن پانزدهم از مسواک ساخته شده از استخوان یا چوب با پرز و مو‌های حیوانات استفاده می‌کردند.

در قرن ۱۸ام مسواک‌هایی به سبک مدرن‌تر در بریتانیا اختراع شدند.

حس چشایی بسیار پیچیده است

حس چشایی، بیشتر به حس بویایی بستگی دارد. اگر نفس خود را حبس کنید یا مریض باشید، طعم غذا را به گونه‌ای متفاوت احساس خواهید کرد.

حس چشایی متکی به ترکیب بو و طعم است.

شما مواد غذایی را از طریق جوانه‌های چشایی زبان خود می‌چشید که می‌توانند طعم‌های شور، شیرین، تلخ، ترش و اومامی را تشخیص دهند.

اما نمی‌توانید بدون بزاق مزه‌ها را حس کنید، زیرا بزاق به عنوان یک حلال عمل می‌کند و موادی که می‌خواهید بچشید را حل کرده و ذرات غذا را روی زبان شما حمل می‌کند.

دهان شما میزبان میلیون‌ها باکتری است

ممکن است در مورد میکروبیوم روده شنیده باشید، باکتری‌هایی که همه ما در روده خود داریم.

اما شاید ندانید که دهان شما هم میزبان میلیون‌ها باکتری است.

در واقع، تعداد باکتری‌ها در دهان شما بیش از جمعیت روی زمین است!

تخمین زده شده که دهان ما حاوی حدود ۲۰ میلیارد میکروب از حدود ۵۰۰ تا ۶۵۰ گونه مختلف است.

محافظت و پرورش باکتری‌های مفید و میکروبیوم سالم در بدن اهمیت زیادی دارد.

منبع: روزیاتو

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • ایرانی‌هایی که در کشور خود هم برگ هویت ندارند
  • ۵ خوراکی که سلامت دندان را تهدید می‌کند
  • برملا شدن راز قتل پیرزن با سرقت ۱۰۳ گرملاجات
  • رضا عطاران صدام می‌شود
  • از استخر‌های بزاق تا وجود میلیون‌ها باکتری در دهان
  • کشف ۱۰۳ گرم طلا مسروقه از مخفیگاه مالخر/ برملا شدن راز قتل پیرزن با سرقت طلاجات
  • «دیکتاتوری با اخلاق سگی» به نمایشگاه کتاب می‌آید
  • راز قتل پیرزن ۸۲ ساله در فارس برملا شد
  • از دجله تا راین!/کدام کشور اروپایی رکورددار تجهیز صدام به تسلیحات شیمیایی بود؟
  • ببینید | جمله خاص پادشاه عربستان درباره غرور ایرانی‌ها به صدام به روایت ظریف